دفتر ایده ها

هرکسی شخصیت اصلی داستان خودش است و از زمان ظهور نویسندگی، مردم این تمایل را داشته اند که درباره تجربه زندگی خود بنویسند. امروز، ما این گزارش‌های شخصی اول را «خاطرات» می‌نامیم. چه به طور مکرر خاطرات خود را جمع و جور کنید یا هر از چند گاهی یکی از آنها را انتخاب کنید، می دانید که خاطرات قدرتمند این ظرفیت را دارند که خوانندگان را به یک سواری هیجان انگیز ببرد.

وقتی به مردم یاد می‌دهم که چگونه در سالنامه یا سر رسید خود خاطره‌نویسی کنند، در مورد چگونگی بیان یک داستان جذاب صحبت می‌کنیم. در حالی که همه خاطرات متفاوت هستند، بهترین خاطرات همه دارای عناصر مشترک خاصی هستند. دانستن اینکه چه چیزی یک خاطرات را قانع‌کننده و جذاب می‌کند؛ مهم است. بیایید برخی از آن عناصر رایج را مرور کنیم تا بتوانید آنها را در خاطرات خود ببافزایید. قبل از شروع، بیایید خاطره نویسی را تعریف کنیم.

خاطره نویسی چیست؟

خاطرات یک زندگی نامه نیست. به عبارت دیگر، داستان تمام زندگی شما نیست. خاطرات برشی از زندگی است، داستان بخشی از زندگی شما یا داستانی از زندگی شما. دامنه خاطرات بسته به موضوع متفاوت خواهد بود. یکی از راه های انجام این کار این است که در مورد موضوعات خود شفاف شوید. خاطرات اغلب توسط نویسنده با دانستن مضامین او و نوشتن هر صحنه در حالی که دو سوال در ذهن دارد مهار می شود:

این صحنه چگونه با موضوع من مرتبط است؟

می خواهم با نوشتن این صحنه چه حسی از داستانم داشته باشم؟

خاطرات در مورد ایجاد درک، معنا بخشیدن به داستان شما به طوری که دیگران می توانند ارتباط برقرار کنند. خاطرات «آنچه اتفاق افتاد» نیست، زیرا تا زمانی که مشهور نباشید، آنچه در زندگی‌تان برای شما اتفاق افتاده است چیزی نیست که خوانندگان را به وجد بیاورد. آنچه نظر خوانندگان را به خود جلب می کند موضوع (زنده ماندن از یک ضربه، تلاش برای زندگی با اصول کتاب های خودیاری، زندگی در زندان) یا موضوع (اعتیاد، روابط والدین و فرزند، تکرار الگوهای خانواده، هویت) است.

خاطراتی که فاقد تلاش نویسنده برای استخراج معنا از داستانشان باشد، معمولاً آهسته خوانده می‌شود. یک خواننده ممکن است خود را متعجب کند که چه فایده ای دارد؟ اگر چیزی در داستان برای خواننده وجود نداشته باشد، خاطرات فاقد تأمل و برداشتی است که دو عنصر کلیدی منحصر به فرد برای خاطره‌نویسی هستند.

نحوه نوشتن خاطره

اگر قصد نوشتن خاطرات دارید ، بهتر است خوانندگان خود را به سفری ببرید که فراموش نخواهند کرد. در این مقاله نکاتی را برای نوشتن خاطرات خوب به اشتراک می گذاریم و همچنین نمونه های خاطره نویسی زیادی را به اشتراک می گذاریم.

در اینجا نحوه نوشتن خاطرات آورده شده است.

1- تمرکز خود را محدود کنید.

خاطرات شما باید طوری نوشته شود که گویی کل کتاب تصویری از یک یا دو موضوع از تجربه زیسته شماست. پایه را در نظر بگیرید، جایی که زندگی شما نمایانگر کل  است، و شما در حال نوشتن کتابی درباره یک تکه کوچک هستید. از آنجایی که خاطرات شما یک زندگی نامه نیست، می توانید با ایجاد جدول زمانی از زندگی خود، موضوعات خود را کشف کنید. در کلاس‌هایی که من تدریس می‌کنم، ما اینها را «نقاط عطف» می‌نامیم و این تمرین ارزشمندی است برای کشف این که عصاره کجاست، مشخص کنیم که کجا تمرکز کنید و کجا ممکن است بیشترین استخراج را از داستان خود داشته باشید. شما می خواهید خوانندگانتان با شناخت شما و تجربه خاصی که در آن زندگی کرده اید در سطحی بسیار عمیق تر کنار بروند.

اما همچنین درک خود را از تجربیات خود در داستان شما اعمال کنند. شاید با «خاکستر آنجلا» اثر فرانک مک کورت آشنا باشید . این خاطرات بر زندگی فرانک در دوران کودکی که در ایرلند بزرگ می‌شد تمرکز دارد. آنجلا مادر اوست و بیشتر داستان بر رابطه مادر و پسر و نحوه دید فرانک و همچنین نقش نیروهای بیرونی مانند اعتیاد به الکل، از دست دادن و ضربه روحی بر کل خانواده تمرکز دارد.

2 - چیزی بیش از داستان خود را در نظر بگیرید.

حتی زمانی که تمرکز خود را محدود می کنید، ما نیز باید در فعالیت های نویسندگی خود بیشتر فکر کنیم. تصور کنید در حال نوشتن خاطره ای درباره سفر سه هفته ای خود در میان کوه های هیمالیا هستید. در حالی که تمرکز بر سفر شما و همچنین چیزهایی است که در طول مسیر در مورد خود یاد گرفته اید، عاقلانه است که جزئیات دیگری را نیز در مورد مکان، افرادی که تجربه خود را تجربه کرده اید، و چیزهایی که نه تنها در مورد خود، بلکه در مورد خود آموخته اید نیز درج کنید. 

می‌توانید جغرافیا و تاریخ منطقه را توصیف کنید، قطعات جالبی را در مورد مردم و حیواناتی که با آن‌ها در ارتباط بودید به اشتراک بگذارید، و در حین پیشروی در طول سفر دشوار خود، در مورد کاوش معنای آن بحث کنید. خوانندگان شما می خواهند در مورد شما بدانند ، اما همچنین در مورد آنچه شما را برای شروع به این مکان رساند. چه چیزی باعث این سفر شد؟ پیشینه شما چیست؟ در این مسیر چه چیزی در مورد خود یاد گرفتید؟ این نوع جزئیات واضح و مشاهدات زیرکانه است که یک خاطرات قدرتمند را می سازد.

3- حقیقت را بگویید.

یکی از بهترین نکات برای نوشتن یک خاطره قدرتمند این است که صادقانه و واقعی باشید. این اغلب دشوار است، زیرا ما نمی‌خواهیم به افرادی (خانواده و دوستانمان!) که در کتاب‌هایمان نوشته‌ایم آسیب بزنیم یا ناراحت کنیم. اما مهم است که حقیقت داستان خود را استخراج کنید. حتی اگر سفر شما به عنوان نویسنده را دشوارتر کند. خاطرات مفهوم حقیقت را همانطور که از چشمان شما می بینید بررسی می کند . هرگز با لحن تند و تلخ ننویسید. انگیزه نوشتن خاطرات نباید انتقام گرفتن یا ناله کردن یا طلب بخشش باشد. این باید صرفاً برای به اشتراک گذاشتن تجربه ای باشد که خوانندگان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. شما نیازی به ساختن یا تزیین ندارید، اما خاطره نویسی را با یک ضبط صوت که به کمربندتان بسته شده بود، اشتباه نگیرید. بنابراین خاطرات تماماً در مورد بازآفرینی اتفاقاتی است که در عین احترام به حقیقت احساسی داستان شما رخ داده است.

4 - خوانندگان خود را در جای خود قرار دهید.

بهترین راه برای انجام این کار این است که داستان را در مقابل چشمان خواننده خود با استفاده از زبانی واضح باز کنید که به خواننده شما کمک می کند تا هر صحنه را تجسم کند . مری کار، نویسنده سه خاطرات و کتاب «هنر خاطره‌نویسی »، می‌نویسد که باید خواننده را در پوست خود ببندید. راه دیگری برای فکر کردن به آن این است که تصور کنید در حالی که خواننده خود را در صحنه های زندگی خود راهنمایی می کنید، یک دوربین فیلمبرداری قدیمی بر روی شانه خود حمل می کنید. شما می خواهید خواننده خود را دقیقاً در کنار خود، یا بهتر از آن، در درون تجربیات خود قرار دهید.

5- از عناصر داستانی برای زنده کردن داستان خود استفاده کنید.

بسیاری از بهترین خاطره نویسان بر روی چند ویژگی کلیدی شخصیت های خود تمرکز می کنند، که به خواننده اجازه می دهد هر یک را عمیقاً بشناسد. خوانندگان شما باید بتوانند احساساتی را در مورد شخصیت های شما احساس کنند. عشق یا نفرت یا چیزی در این بین. برای زنده کردن شخصیت‌هایتان، جزئیاتی مانند لحن صدای شخصیت‌ها، نحوه صحبت کردن، زبان بدن و حرکات و سبک گفتارشان را بیاورید. خاطرات دیگر را بخوانید تا درک کنید که نویسندگان چگونه مکان و موقعیت را از طریق شخصیت‌هایشان - لهجه‌ها، رفتارها، ارزش‌های مشترکشان - به داستان‌هایشان معرفی می‌کنند. در حالی که خاطرات شما یک داستان واقعی است، استفاده از عناصر داستانی می تواند آن را برای خوانندگان شما بسیار قدرتمندتر و لذت بخش تر کند، و یکی از نکات مهارتی این است که یاد بگیرید چگونه شخصیت های قوی خلق کنید که خوانندگان شما احساس می کنند که می شناسند.

6- یک سفر احساسی ایجاد کنید.

هدفتان از بین بردن جوراب خوانندگانتان نباشد. شلوار، پیراهن، کفش و لباس زیرشان را هم بیاندازید! خوانندگان خود را با دهان باز از ترس، یا خندیدن هیستریک، یا گریه اشک های همدردی و غم یا هر سه رها کنید. آنها را به یک سفر احساسی ببرید که انگیزه آنها برای خواندن فصل بعدی باشد، پس از اتمام صفحه آخر به خوبی درباره شما شگفت زده شوند و به دوستان و همکاران خود در مورد کتاب شما بگویید. بهترین راه برای برانگیختن این احساسات در خوانندگانتان این است که احساسات خود را به عنوان قهرمان داستان با بازتاب های محوری و نکاتی درباره اتفاقات در سرتاسر قوس روایی خود مرتبط کنید.

7- رشد شخصی خود را به نمایش بگذارید.

در پایان خاطرات خود، باید رشد یا تغییر یا دگرگونی خود، قهرمان داستانتان را نشان دهید. هر تجربه‌ای که در طول کتابتان داشته‌اید، وقتی نشان دهید که چگونه در طول سفرتان بر شما تأثیر گذاشته‌اند، و چگونه رشد کرده‌اید و در نتیجه آن‌چه زندگی کرده‌اید یا چه چیزی زنده مانده‌اید، اهمیت بیشتری خواهد داشت. آنچه را که از سر گذرانده اید چگونه رویکرد شما به زندگی را تغییر داده است؟ طرز فکر خود را در مورد دیگران یا خودتان تغییر دهید؟ به شما کمک می کند تا به نحوی فردی بهتر یا عاقل تر شوید؟

این اغلب سخت‌ترین بخش نوشتن خاطرات است، زیرا به درون‌نگری نیاز دارد – گاه به شکل آینده نگری، قطعاً به شکل تأمل در خود. لازم است گاهی اوقات با درک و فهمی بنویسید که شخصیت شما ممکن است آن زمان - در سنی که بودید - نمی دانست . به همین دلیل است که بسیار مهم است که یاد بگیرید چگونه بازتاب هایی را ببافید که رویای خیالی را از بین نبرند.

شما نمی خواهید دائماً روایت خود را با چیزهای دیگری قطع کنید، مانند: "حالا می فهمم ..." "هنوز آرزو می کنم که مادرم با من بهتر رفتار می کرد ..." در عوض می خواهید اجازه دهید که بازتاب تقریباً به گونه ای وجود داشته باشد که گویی یک دانای کل است. ، زیرا از بسیاری جهات اینطور است. هیچ‌کس بهتر از شما داستان شما را نمی‌داند - و در طول داستانتان مجاز هستید که معنی را استخراج کنید و درک را به کار ببرید. نه تنها مجاز هستید، بلکه ژانر آن را می طلبد.

اگر از داستان خود معنا بسازید، خوانندگان شما نیز در داستان شما معنا پیدا خواهند کرد.

حالا برو بیرون و بنویس!

وقتی از این 7 دستورالعمل برای نوشتن خاطرات خود پیروی کنید، مخاطبان خود را مجذوب خود خواهید کرد و آنها را به التماس بیشتر وا خواهید داشت. اما مهمتر از آن، شما داستان معتبر خود را با جهان به اشتراک خواهید گذاشت.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: